Wp Header Logo 2103.png

فرارو در روز‌ها و ساعات اخیر، دونالد ترامپ و اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت وی بر شدت مواضع تهاجمی خود علیه ایران افزوده‌اند. به طور خاص با توجه به تشدید تنش‌ها در یمن، رئیس جمهور آمریکا در توئیتی مدعی شده که مسئولیت هر گلوله‌ای که از جانب حوثی‌ها شلیک شود، با ایران است و به ادعای ترامپ، ایران زین‌پس باید بابت این مساله پاسخگو باشد. 

به گزارش فرارو؛ در عین حال، گزارش‌های مختلف حاکی از این هستند که دولت آمریکا علیه ناوشکن ایرانی «زاگرس» که در دریای سرخ حضور دارد نیز اعلام هشدار کرده و تاکید نموده که این ناوشکن ایرانی باید هرچه سریعتر آب‌های دریای سرخ را ترک کند. در نقطه مقابل، ایران نیز به تازگی اقدام به رهگیری یک پهپاد جاسوسی آمریکا در نزدیکی آب‌های سرزمینی خود و به طور خاص در نزدیکی بوشهر کرده است.

بنا برآنچه منابع خبری اعلام کرده‌اند، این پهپاد جاسوسی با نزدیک شدن جنگنده‌های «اف ۱۴» ایرانی مجبور به دور شدن از آب‌های سرزمینی ایران شده است. در عین حال، دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد نیز در نامه‌ای به شورای امنیت هشدار داده که هرگونه ماجراجویی علیه دارایی‌ها و منافع ایران می‌تواند تبعات ویرانگری را به دنبال داشته باشد.

با این همه، هم ترامپ و هم متحدانش در قدرت، همچنان بر مواضع تهاجمی خود علیه ایران پافشاری می‌کنند و مثلا «مارک روبیو»، وزیر خارجه آمریکا در موضع گیری گفته است که تهران باید بفهمد که دولت ترامپ تفاوت‌های قابل توجهی با دولت بایدن دارد. در این میان آنچه واضح است، این نکته است که ایران بنا ندارد تسلیم فشار‌ها و تهدیدات دولت آمریکا شود و در این رابطه هماهنگی‌های گسترده‌ای نیز در این کشور ایجاد شده است. پیشتر مقام معظم رهبری هم در موضع گیری به صراحت هرگونه تسلیم شدن در برابر قلدورمآبی دولت آمریکا را رد کردند و شواهد و قرائن از ایستادگی جدی تهران در برابر دولت ترامپ حکایت دارند. 

حال در این نقطه یک سوال مطرح می‌شود و آن هم این است که پشت پرده تمایل ترامپ جهت تنش‌زایی فزاینده علیه ایران چیست؟ به بیان ساده تر، چرا دولت ترامپ در ابعاد گوناگون به دنبال تشدید تنش‌ها علیه ایران است؟ به نظر می‌رسد برای پاسخ به این پرسش، توجه به سه مؤلفه ضروری است:

۱. آمریکا و بازی قدرت‌های بزرگ

تقریبا اغلب تئوریسین‌ها و استراتژیست‌های برجسته حوزه سیاست بین الملل اجماع نظر دارند که آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، یک بازی بزرگ را با محوریت احیا هژمونی خود آغاز کرده است. این، همان مسأله‌ای است که «جان مرشایمر» (John Mearsheimer)، استاد شناخته شده آمریکایی حوزه روابط بین الملل از دانشگاه شیکاگو تأکیدات زیادی را بر آن دارد و معتقد است که آمریکایِ ترامپ، بر آن خواهد بود تا قدرت آمریکایی را بدون هرگونه پوشش و ظاهرسازی در معرض دیدِ جهانیان قرار دهد.

در این رابطه، به اذعان وی، ترامپ با به اوج رساندن تنش‌ها و چنگ و دندان نشان دادن به دیگر کشورها، سعی دارد تا در بازی و رقابت بزرگ خود با چین، دست برتر را پیدا کند و این رقیب اصلی خود در عرصه نظام بین‌الملل را زمین‌گیر کند. به‌طور کل به همین دلیل هم است که می‌بینیم دولت ترامپ در رابطه با معادلات خاورمیانه، با توپی پُر وارد میدان شده و از هیچ تنش‌زایی ابایی ندارد. 

در حقیقت ترامپ این باور را دارد که اگر بتواند در غرب آسیا به دستورکار‌های مطلوب خود برسد، کار راحت‌تری را در تقابل با چین در شرق آسیا خواهد داشت. این در حالی است که اگر قمار ترامپ در خاورمیانه شکست بخورد، این مسأله می‌تواند خیلی زود دولت آمریکا را با بن‌بست‌های جدی در قالب رقابت‌های بین المللی اش رو به رو کند. اگر از این زوایه به ماجرا بنگریم، می‌توانیم تصویری روشن را از دلایل جوسازی‌های اخیر ترامپ و ترامپیست‌ها علیه ایران کسب کنیم.

۲. آمریکا و فرصت طلایی ادعایی در مورد ایران

یکی از نکاتی که در پی تحولات ماه‌های اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، مورد اشاره رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل بوده، این مسأله است که اکنون بهترین زمان برای تسویه حساب با ایران است. در واقع، حامیان این ایده معتقدند که با توجه به سقوط نظام بشار اسد در سوریه و البته تشدید فشار‌ها بر حماس و حزب الله لبنان و درگیر‌شدن انصارالله یمن و در عین حال دو مرتبه حمله اسرائیل به برخی اهداف در ایران، هم آمریکا و هم اسرائیل می‌توانند در شرایط فعلی با ایران تقابلی جدی داشته باشند و از این رهگذر، منافع خود را به طرفِ ایرانی دیکته کنند.

در روز‌ها و ماه‌های اخیر نیز به وضوح شاهد بوده‌ایم که تریبون‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی غربی بار‌ها و بار‌ها سعی داشته‌اند این گزاره را جا بیندازند که اکنون ایران و محور مقاومت در منطقه ضعیف شده‌اند و از این فرصت باید نهایت استفاده را برد. این در حالی است که این استدلال از اساس با برخی نواقص و کمبود‌ها همراه است. نباید از یاد برد که ماجراجویی علیه ایران، بازار‌های جهانی انرژی و امنیت منطقه خاورمیانه را به نحوی بنیادین دستخوش تغییر خواهد کرد. این همان مسأله‌ای است که بسیاری از تحلیلگران غربی نیز به آن اشاره دارند. 

توجه داشته باشم که در معادله تشدید تنش‌ها میان تهران- واشنگتن، ایران هنوز کارت‌های بازی اصلی خود را رو نکرده است. موضوعی که خود عدم قطعیت‌های سیاسی و امنیتی و اقتصادی به ضرر جهان غرب و متحدانش را به شدت تشویق و تحریک می‌کند.

۳. تناقض ترامپی در مقابل ایران 

در نهایت باید گفت که تنش زایی‌های اخیر ترامپ علیه ایران، بی ارتباط با خط و نشان کشیدن‌های روز‌های گذشته وی با محوریت پرونده اتمی ایران نیست. حتی بسیاری معتقدند که مضمون اصلی نامه ارسالی وی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همین بوده که یا ایران باید مذاکره کند و یا با تبعات منفی آن رو به رو شود. ترامپ به شدت هراس داد که ایران در دوره حضور وی در قدرت، به یک قدرت اتمی تبدیل شود؛ موضوعی که عملا می‌تواند اعتبار ادعایی ترامپ را تا حد زیادی بر باد دهد. 

با این همه، سیاست‌های ترامپ در رابطه با ایران، خود به نحو متناقضی می‌توانند ایران را در مسیر تبدیل‌شدن به یک قدرت اتمی قرار دهند. با این حال، آنچه واضح است ترامپ با تشدید تنش‌های منطقه‌ای علیه ایران، به نوعی سعی دارد این مساله را محک بزند که آیا می‌تواند ایران را در پرونده اتمی خود به عقب نشینی وادار کند یا خیر. اساسا به همین دلیل است که به نظر می‌رسد جنس واکنش ایران در برابر تهدیدات ترامپ و ترامپیست‌ها، بسیار مهم است و می‌تواند تعیین‌کننده بسیاری از معادلات آتی باشد.

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *