Wp Header Logo 1271.png

رضا غلامی، مدیرمسئول بازارنیوز در یادداشتی به نقد سیاست تغییر ساعت رسمی پرداخت و با اشاره به تجربه کشورهای مختلف و شرایط خاص ایران، این اقدام را فاقد توجیه کارشناسی دانست. وی با بررسی آثار احتمالی این سیاست بر مصرف انرژی، سلامت عمومی و ساختار فرهنگی جامعه، نوشت: با آغاز فصل بهار در کشور، طول روزها بطور مدام افزایش می‌یابد یعنی زمان طول آفتاب زودتر و زمان غروب آن دیرتر می‌شود. به عنوان مثال، در ابتدای سال ۱۴۰۴، زمان طلوع آفتاب ساعت ۶:۰۸ صبح و غروب آفتاب ساعت ۱۸:۱۶ بوده که در نتیجه آن زمانی که روشنایی روز بدلیل وجود آفتاب قابل استفاده است، حدود ۱۲ ساعت و ۸ دقیقه است. نکته مهم‌تر این که این طولانی بودن برای مدتی بیش از چند ماه بصورت افزایشی باقی می‌ماند و تا حدود ۱۵ ساعت نیز می‌رسد. مثلا در پایان خردادماه، طول روز به بیش از ۱۴ ساعت و ۳۰ دقیقه افزایش می‌یابد و در همین حدود برای حدود یک ماه باقی می‌ماند. با طولانی‌تر شدن ساعات روز و روشنایی هوا، این ایده مطرح می‌شود که با هماهنگ کردن ساعت رسمی با روشنایی روز، می‌توان از ساعات روشنایی بیشتر بهره برد و در نتیجه آن، در مصرف انرژی صرفه‌جویی کرد؟ این یادداشت تلاش می‌کند ابعاد مختلف این موضوع را بررسی نماید.

طولانی‌تر بودن روز در بخشی از ایام سال (معمولا شش ماه اول سال در ایران)، این ایده را به ذهن متبادر می‌کند که می‌توان با جلو بردن ساعت رسمی در روزهای طولانی سال، زمان آغاز کار را یک ساعت به جلو کشید و با توجه به سهم قابل توجه انرژی روشنایی از کل مصرف انرژی، از نور روز بیشتر بهره برد و در مصرف انرژی صرفه‌جویی کرد. این ایده اولین بار در اواخر قرن هجدم میلادی (سال‌های ۱۷۸۰) توسط بنجامین فرانکلین مطرح شد. او زمانی که در فرانسه بود ادعا کرد که فرانسوی‌ها می‌توانند با جلو بردن زمان در روزهای طولانی‌تر سال، مصرف شمع برای روشنایی را کاهش دهند. یک قرن بعد مقاله‌ای نوشته و در آن پیشنهاد شد که می‌توان با هماهنگ کردن ساعات کار با روشنایی روز، در مصرف انرژی صرفه‌جویی کرد. از آن زمان برخی کشورها، ساعت رسمی را یک تا دو ساعت در بهار به جلو کشیدند و بدین طریق، زمان پایان کار را از تاریکی دورتر کردند تا صرفه‌جویی در مصرف انرژی عمدتا از طریق روشنایی روز رخ دهد. براساس اطلاعات موجود بیش از ۱۴۰ کشور این تجربه را داشته‌اند ولی در سال ۲۰۲۳ تنها ۷۱ کشور با جمعیتی حدود ۱.۲ میلیارد نفر این سیاست را ادامه داده‌اند. یعنی نیمی از کشورهایی که این سیاست را اجرا کرده‌اند، طی دهه‌های اخیر آن را به حالت تعلیق درآورده‌اند. مکزیک یکی از این کشورهاست و موضوع لغو این مقررات بارها در پارلمان اتحادیه اروپا مطرح شده، اگرچه هنوز به نتیجه نرسیده است. لذا بحث بین موافقان و مخالفان تغییر ساعت رسمی به بررسی‌های علمی کشیده است.

طرفداران تغییر ساعت رسمی معتقدند از آنجا که سهم بالایی از مصرف برق (در ایران حدود ۳۰ درصد و در کشورهای دیگر حدود ۱۵ درصد)، صرف روشنایی می‌شود، با تغییر ساعت رسمی در ایامی که طول روز بیشتر است، مردم هنگام صبح زودتر فعالیت را آغاز می‌کنند و عصر زودتر از کار فارغ می‌شوند بنابراین، فاصله بین زمان پایان کار (هنگام عصر) و هنگام تاریکی افزایش می‌یابد و لذا هم قله مصرف کاهش می‌یابد و هم با کوتاه شدن طول تاریکی، در مصرف انرژی صرفه‌جویی می‌شود. بنابراین، ضمن کاهش مصرف انرژی، با این سیاست قله مصرف برق (پیک) که بدلیل انطباق مصرف برق برای روشنایی در منازل و محل کار بوجود می‌آید، کاهش خواهد یافت که در نتیجه آن در سرمایه‌گذاری جدید برای تأمین برق مطمئن در قله، صرفه‌جویی خواهد شد. در همین راستا اخیرا وزیر محترم نیرو اعلام کردند که با این سیاست تا ۱۰۰۰ مگاوات در مصرف برق صرفه‌جویی خواهد شد. موافقان این سیاست معتقدند که تغییر ساعت رسمی هیچ هزینه‌ای ندارد و حتی اگر منافع اندکی هم داشته باشد، در مقابل هزینه صفر آن، باز هم اقتصادی است.

در مقابل، مخالفین تغییر ساعت معتقدند که اولا از مجموعه مطالعات انجام شده نمی‌توان به این نتیجه رسید که تغییر ساعت رسمی اثر قابل توجه و محسوسی بر مصرف انرژی روشنایی دارد. اگرچه برخی مطالعات مدعی کاهش مصرف انرژی هستند، مطالعاتی هم وجود دارند که ادعا کردند با تغییر ساعت رسمی، مصرف انرژی صبحگاهی افزایش می‌یابد چون افراد برای آماده شدن و حرکت به سمت کار، چراغ‌ها را روشن می‌کنند. نکته دیگر این که حتی مطالعات مختلف بین‌المللی که مدعی کاهش مصرف انرژی بدلیل تغییر ساعت رسمی هستند نیز در بهترین حالت، اثر آن را ناچیز (حدود ۰.۳۴%) برآورد کرده‌اند که چنانکه تنها مطالعات قوی‌تر مد نظر باشند این اثر به سمت صفر میل می‌کند.

ثانیا، اگرچه برخی مطالعات ادعا کرده‌اند که جلوبردن ساعت‌ها و کوتاه شدن زمان استراحت، از طریق اختلال در خواب، اثرات منفی بر سلامت، اقتصاد (از محل کارایی) و حتی افزایش جرایم می‌گذارد و تغییر ساعت بیولوژیکی بدن می‌تواند احتمال بروز بیماری‌های قلبی و روانی را افزایش دهد و نسبت به بروز آنها هشدار داده‌اند، ولی این نتایج نیز هنوز متقن نیستند چون این آثار و عوارض بسته به شرایط محیطی، دما، رطوبت و موقعیت جغرافیایی تغییر می‌کند. حتی می‌توان به این متغیرها، بحث فرهنگی و مذهبی را نیز اضافه کرد. بهر حال این یک واقعیت است که زمان بیداری، استراحت یا حتی غذا خوردن برخی مسلمانان بیشتر با زمان نماز، طلوع و غروب آفتاب هماهنگ است تا ساعت رسمی. مشاهدات هم نشان می‌دهد که مثلا در حالی که زمان ناهار در برخی کشورها رأس ساعت ۱۲ ظهر است، برای کشورهای مسلمان این زمان ۱۲ تا ۱۳:۳۰ دقیقه و به عنوان زمان نماز و ناهار تعیین شده است. لذا بحث فرهنگ و دین هم در این خصوص بی‌تأثیر نیست.

علاوه بر موارد فوق، باید پذیرفت که الگوی مصرف، رفتار زندگی، حتی نوع و ساعات کاری و نیز شرایط اقلیمی و آب و هوایی طی دهه‌های گذشته بسیار تغییر کرده است. لامپ‌های بسیار کم مصرف، جایگزین لامپ‌های پرمصرف شده، ساعات کار کاهش یافته و به تبع آن اوقات فراغت افزایش یافته، هوا گرم‌تر شده، دورکاری و کسب درآمد در منزل افزایش یافته و مواردی از این دست باعث شده، الگوی مصرف انرژی تفاوت زیادی کرده باشد. علاوه بر تحولات بین‌المللی، در کشور ما نیز تغییراتی مانند تک شیفت شدن عمده مدارس، گسترش حمل و نقل عمومی، گسترش بخش خدمات (سهم بخش خدمات در تولید طی ۴ دهه گذشته از حدود ۳۸ درصد به حدود ۴۸ درصد و بیشتر رسیده است) مانند فروشگاه‌های بزرگ، خدمات خانم‌های خانه‌دار و مانند آن قابل توجه بوده است. تا جایی که می‌توان ادعا کرد امروز صرفه‌جویی در انرژی از مسیر کاهش روشنایی بدلیل تغییر ساعت، متغیر مهمی نیست.

نکته دیگر این که اخیرا وزیر محترم نیرو اعلام کردند که با تغییر ساعت رسمی، حدود ۱۰۰۰ مگاوات در مصرف انرژی صرفه‌جویی خواهد شد. در این رابطه نیز باید گفت که اولا کل مصرف برق کشور در یک سال حدود ۷۶ هزار مگاوات اعلام شده که با توجه به پیش‌بینی وزیر محترم، صرفه‌جویی در مصرف کمتر از ۱.۳ درصد خواهد بود. ضمن این که در دهه ۸۰، وزیر محترم وقت نیرو یا مجموعه وزارت نیرو همین ادعا را قبول نداشت، ولی با فشار مجلس این قانون تصویب شد و مجدداً در سال ۱۴۰۲ قانون تغییر ساعت رسمی لغو شد.

جمع‌بندی و پیشنهاد

اگرچه کشورهای زیادی سیاست تغییر ساعت رسمی را اجرا می‌کنند ولی بنظر می‌رسد کماکان شواهد متقنی برای کاهش مصرف انرژی بدست نیامده است. در مورد ایران نیز باید گفت که تغییر ساعت رسمی برای جامعه ایران، اثر قابل توجهی بر مصرف انرژی نخواهد داشت چراکه بیش از ۷۵ درصد مردم کمتر از الگوی تعیین شده برای برق، مصرف می‌کنند و مجموع مصرف انرژی برق بخش خانگی طی سال‌های اخیر کاهشی بوده است. علاوه بر این با توجه به این که زمان تعطیلی ادارات و کارخانجات فاصله زیادی با زمان غروب آفتاب دارد، انطباق همزمانی با هدف تشدید پیک، بسیار بعید است. به بیان دیگر، در ایران، ساعات تعطیلی ادارات و واحدهای تولیدی و اقتصادی، حدود ۱۴ تا ۱۶ عصر و کارگران کارخانجات نیز حداکثر ۱۷ است که تا زمان تاریکی حدود ۲ ساعت فاصله است. بنابراین، عقب کشیدن این ساعت اثر چندانی بر استفاده از روشنایی نخواهد داشت چون قبلا هم در تاریکی کار نمی‌کردند و نیاز به استفاده از روشنایی نبوده است. علاوه بر همه این موارد، در ایران و کشورهای مسلمان، بیش از ساعت رسمی، هنگام طلوع آفتاب و اوقات شرعی اهمیت دارد به همین دلیل، هنگام شروع کار هم مرتبط با طلوع آفتاب است یعنی می‌توان ساعت کار را متناسب با طلوع آفتاب تغییر داد نه این که ساعت رسمی را تغییر داد. ولی با توجه به تنوع آب و هوایی در کشور و تغییرات در طلوع و غروب آفتاب در مناطق مختلف کشور و نیز با هدف هماهنگی بیشتر در استفاده از دوره روشنایی پیشنهاد می‌شود؛ تغییر زمان کار رسمی ادارات و بانک‌ها (که محرکی برای سایر بخش‌ها هم خواهد بود)، در دامنه مشخصی در اختیار دولت و استانداری‌ها باشد و این تغییرات براساس روشنایی روز که در طول سال تغییر می‌کند، تغییر یابد. در واقع، با هماهنگ کردن ساعات طلوع و غروب آفتاب با ساعت کار، تطابق بیشتری بین شرایط محیطی و ساعت بیولوژیکی بدن برقرار می‌شود که در نتیجه آن آسیب‌های احتمالی مثل حمله قبلی و سایر موارد سلامت نیز کاهش خواهد یافت. با توجه به اینکه مطالعات در این زمینه کامل و متقن نیست به نظر می‌رسد لازم است بررسی دقیق و کارشناسی در دوره‌های مشمول تغییر ساعت و هم در سال‌های اخیر که ساعت کاری بدون تغییر باقی مانده انجام شود.

لینک کوتاه:
https://bazarnews.ir/?p=235762
کپی شد

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *