Wp Header Logo 1501.png

همشهری آنلاین _ فتانه احدی: این حادثه حدود ساعت ۱۵:۲۰ بعدازظهر شنبه ۲۱ اردیبهشت، در جاده اهواز – خرمشهر رخ داد.

آن روز پرسنل اورژانس پایگاه امیرکبیر اهواز متوجه صدای جیغ و فریادهایی شدند که از نزدیکی کانال آبی در آن حوالی به گوش می‌رسید.

همزمان دو خودرو با سرعت وارد محوطه اورژانس شدند و مردی از یکی از خودرو پیاده شد و سراسیمه خودش را به پرسنل اورژانس رساند و گفت که دختر ۶ ساله‌اش درون آب کانال آب افتاده است. این خبر آغاز عملیات امداد و نجاتی بود که هر چند سخت و نفسگیر بود اما با پایانی شیرین همراه بود.

جزئیات نجات دختر ۶ساله از کانال آب توسط تکنسین فداکار اورژانس
عنوان

آغاز جست‌وجو

میثم زرگری مقدم، یکی از پرسنل فوریت‌های پزشکی پایگاه امیرکبیر اهواز است که در عملیات نجات دختربچه ۶ساله حضور داشت. او در گفت و گو با همشهری می‌گوید: آن روز با همکارم در دفتر پایگاه بودیم که ناگهان صدای جیغ و فریاد شنیدیم. کلمات آنقدر نامفهوم بود که در ابتدا متوجه نشدیم چه اتفاقی افتاده است.

اما مطمئن شدیم که اتفاق بدی رخ داده است. به سوی حیاط دویدیم و در این لحظه دو ماشین وارد حیاط شدند و مرد جوانی از یکی از خودروها پیاده شد و گفت که دخترش در حال غرق شدن است.

دختر ۶ ساله او که فاطمه نام داشت، در نزدیکی کانال آبی که به رودخانه کارون می‌رسید، در حال بازی بود که پایش سر خورده و داخل آب افتاد.

او ادامه می‌دهد: کانالی که حادثه در آن اتفاق افتاده بود، در فاصله کمتر از ۵۰۰ متر تا پایگاه اورژانس است. کانالی پرآب که به رودخانه کارون منتهی می‌شود و با توجه به این شرایط هر لحظه احتمال غرق شدن دختربچه وجود داشت.

وی می‌افزاید: من و همکارم به سرعت خودمان را به کانال رساندیم. برای لحظه‌ای از دور دخترک را ‌دیدم که در آب بالا و پایین می‌رود. وقتی به کانال رسیدم در ابتدا نتوانستم وارد آب شوم. آب جریان داشت و عمقش به ۴ متر می‎رسید. من شنا را در حد مبتدی و در استخر تجربه کرده بودم اما در این عمق و در این جریان نمی‌دانستم می‌توانم کاری از پیش ببرم یا نه.

زرگری مقدم ادامه می‌دهد: آنجا نه غواص بود، نه قایقی که بتواند کمک‌مان کند. هیچ وسیله‌ای هم نبود تا بتوانم برای نجات کودک از آن استفاده کنم. با این اوصاف نتوانستم صبر کنم. به همکارم به نام خالد بوعذار گفتم تو مواظب باش تا کسی وارد آب نشود. خودم هم به داخل آب پریدم و در آب گل‌آلود کانال شنا کنان به سمت کودک رفتم.

لحظات نفسگیر

امدادگر اورژانس همه تلاشش را می‌کرد که جریان آب او را منحرف نکند و هر طوری شده خودش را به دختربچه برساند. او ادامه می‌دهد: خواست خدا بود که توانستم در آن آب گل‌آلود دختربچه را ببینم و خودم را به او رساندم.کودک تقریبا بیهوش شده بود و او را با یک دست بغل کردم تا سرش را خارج از آب نگه دارم. بعد به هر سختی‌ای که بود دختربچه را به کنار آب آوردم.

جزئیات نجات دختر ۶ساله از کانال آب توسط تکنسین فداکار اورژانس

نجات معجزه آسا

امدادگر فداکارمی‌گوید: کودک بی‌هوش بود و آب زیادی خورده بود. جای هیچ درنگی نبود. با کمک همکارم مانور احیا را آغاز کردیم. دقایق در حال سپری شدن بود اما کودک همچنان بدون حرکت با چشمان بسته خوابیده بود. مادر کودک گریه و زیر لب دعا می‌کرد. واقعا لحظات نفسگیری بود، در همه مدتی که در حال احیا بودم از خدا می‌خواستم که به کودک زندگی دوباره بدهد.

حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه همه تلاش خود را کردیم تا اینکه دختر بچه ناگهان به‌ هوش آمد و شروع کرد به گریه کردن. اگر تنها چند ثانیه دیرتر ما به کودک رسیده بودیم، لحظات طلایی برای احیای او را از دست داده بودیم و وی جانش را از دست می‌داد اما خواست خدا بود که او به هوش آمد.

زرگری مقدم می‌گوید: ما دستان خدا روی زمین هستیم واین اتفاق نیز معجزه و خواست خدا بود که آن دختر بچه نجات پیدا کند. همکارم نیز در این عملیات کمک زیادی کرد چرا که اگر یکی از اعضا برای نجات دختر بچه وارد آب می‌شد، کار ما سخت‌تر می‌شد.

او می‌گوید: دراین فصل به دلیل گرم شدن هوا، مردم برای تفریح و ماهیگیری به کنار رودخانه‌ها می‌روند و باید مراقب خود و فرزندان خود باشند که مبادا دچار حادثه شوند.

جزئیات نجات دختر ۶ساله از کانال آب توسط تکنسین فداکار اورژانس

جزئیات نجات دختر ۶ساله از کانال آب توسط تکنسین فداکار اورژانس
عنوان

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *