در آن برهه زمانی یارانه تولید در بخشهای مختلف حذف و کل مبلغ حاصل از آن به حساب مردم واریز شد. البته در همان طراحی اولیه، قرار بود بخشی از منابع آزاد شده صرف حمایت از تولید و ارتقاء تکنولوژی شود که متأسفانه هیچگاه محقق نشد و تمام مبلغ، مستقیماً به مردم پرداخت شد؛ همان مبلغ معروف ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان که از آن زمان در ذهن مردم باقی مانده است.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به تورم بالا در سالهای بعد، آیا این عدد عملاً بیاثر نشد؟ گفت: بله، اصل مهم در آن طرح این بود که یارانه پرداختی باید متناسب با تورم تعدیل میشد. اما این اتفاق نیفتاد. اجازه بدهید با یک محاسبه ساده موضوع را روشن کنم: آن زمان دلار حدود ۱۰۰۰ تومان بود، یعنی یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی معادل ۴۵ دلار میشد. امروز اگر نرخ دلار آزاد را حدود ۸۰ هزار تومان در نظر بگیریم، آن یارانه باید معادل ریالی ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان باشد. حتی با نرخ توافقی ۷۰ هزار تومانی، این عدد حدود ۳ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان میشود.
شقاقی شهری تاکید کرد: اگر سیاست هدفمندی به شکل اصولی ادامه پیدا میکرد، امروز یارانه نقدی چند برابر میشد؛ با احتساب بعد خانوار میانگین ۳ یا ۴ نفره، امروز باید بین ۹ تا ۱۲ میلیون تومان به حساب خانوارها واریز میشد. در حالی که در شرایط فعلی، حتی برای دهکهای پایین جامعه هم بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان واریز میشود. فاصله از ۳۰۰ هزار تومان تا ۳ میلیون تومان، خودش گویای عمق ضعف اجرای این سیاست در ادامه است.
وی درباره انحراف این طرح تصریح کرد: یکی از دلایل اصلی آن، عدم اراده دولتهای بعدی در تداوم اصولی طرح بود. دولتها یا آن را کنار گذاشتند، یا به تدریج از اهداف اصلی آن فاصله گرفتند. از طرفی، زیرساختهای لازم مثل بانکهای اطلاعاتی، شناسایی دقیق دهکهای درآمدی و نظام نظارتی شفاف برای اصلاح قیمتها بهدرستی پیادهسازی نشد. در نتیجه، یارانهها به مرور از اثربخشی افتادند و در برخی موارد با چند عنوان و اسم جدید پرداخت شدند، بدون اینکه هدفمندی واقعی در آنها وجود داشته باشد.
شقاقی شهری متذکر شد: اگر این یارانهها به شکل اصولی ادامه مییافت، میتوانست به شکل قابل توجهی رضایتمندی عمومی را افزایش دهد، به بهبود ضریب جینی کمک کند، فقر را کاهش دهد و نابرابری اقتصادی را اصلاح کند. پرداخت مستقیم و شفاف، نه تنها کارایی اقتصادی دارد، بلکه آثار اجتماعی مثبتی هم دارد. اما متأسفانه یارانهها در مسیر اجرا قربانی بیتدبیری، روزمرگی و بیتوجهی به تورم شدند.
این اقتصاددان در پایان گفت: بهشرط اصلاح ساختارها و تقویت بانکهای اطلاعاتی بله. ما همچنان شاهد هستیم که بخش بزرگی از یارانهها به شکل غیرمستقیم به بخشهایی نظیر انرژی، تولید و صنایع بزرگ داده میشود که بخش زیادی از آن حیف و میل میشود یا به رانت تبدیل میشود. اگر یارانهها شفاف شوند و مستقیماً به مردم برسند، با نظارت دقیق، میتوان اثربخشی آن را افزایش داد و از فرسایش منابع ملی جلوگیری کرد. این همان سیاستی بود که در ابتدا طراحی شده بود، اما ناتمام ماند.
پایان پیام//
لینک کوتاه:
https://bazarnews.ir/?p=236054
کپی شد
source