Wp Header Logo 683.png

به گزارش اختصاصی رکنا، روز گذشته دوشنبه شانزدهم تیرماه، مأموران کلانتری 121 سلیمانیه با یک تماس تلفنی غیرمنتظره روبه‌رو شدند؛ خبری که سکوت شب تابستانی را شکست. آن‌ها باخبر شدند پسر 24 ساله‌ای روی تخت اورژانس بیمارستان سینا، نفس‌های آخرش را کشیده و دیگر به زندگی برنگشته است.

این خبر کافی بود تا تیمی از زبده‌ترین کارآگاهان جنایی تهران ، بی‌درنگ راهی سردخانه شوند. آنجا، پیکر بی‌جان پسر جوانی را دیدند؛ پسرکی که تنها یک زخم عمیق روی کمرش، همه رؤیاها و نفس‌هایش را بلعیده بود. بررسی‌های اولیه نشان داد این ضربه مرگبار در یک درگیری خیابانی حوالی میدان قیام به او وارد شده است.

ردپای حقیقت، کارآگاهان را به همان پارک کشاند؛ جایی که بوی خاک خیس و صدای خش‌خش برگ‌ها هنوز قصه درگیری را در گوش شب زمزمه می‌کرد. آن‌ها خیلی زود فهمیدند تنها شاهد ماجرا، دوست صمیمی مقتول بوده است.

دوست او با صدایی لرزان، داستان آن روز شوم را اینطور تعریف کرد: «با هم وارد بوستان شدیم. هوا گرم بود، ولی لرز عجیبی در دلم افتاده بود. ناگهان چشم‌مان به فرید افتاد، همان کسی که سال‌ها قبل با او درگیر شده بودیم و کینه‌اش هنوز در چشم‌هایش موج می‌زد.»

«فرید به سمت‌مان آمد، قدم‌هایش پر از تهدید بود. چند جمله رد و بدل شد، اما کار به فریاد و توهین کشید. در همین گیرودار، او تلفن‌اش را درآورد و به دوستانش زنگ زد. چند دقیقه بعد، ده تا پانزده نفر، یکی‌یکی، وارد پارک شدند.»

«ما تصمیم گرفتیم فرار کنیم. دو تایی پریدیم روی موتورسیکلت، دلم خوش بود که داریم از این جهنم در می‌رویم. اما همان لحظه، قاتل از پشت سر، قمه را در کمر دوستم فرو کرد. صدای فریادش را هنوز در گوشم می‌شنوم. بعد از آن، همه مهاجمان مثل سایه در تاریکی ناپدید شدند.»

«با تمام توان، او را به نزدیک‌ترین بیمارستان رساندم. سه روز، نفس‌به‌نفس با مرگ جنگید. اما آخرش، مرگ پیروز شد و او تسلیم شد…»

کارآگاهان پس از پایان تحقیقات در سردخانه و پارک، مأمور شدند تا با ردیابی‌ها و اقدامات اطلاعاتی، یک‌به‌یک سرنخ‌ها را دنبال کنند و عاملان این درگیری خونین را شناسایی و دستگیر کنند.

پیکر بی‌جان مقتول برای بررسی‌های دقیق‌تر و رازگشایی نهایی، به پزشکی قانونی منتقل شد. در همین حال، عملیات تعقیب و بازداشت قاتلان از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد و آرامش همچنان به چشم‌های دوستان و خانواده او برنگشته است…

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *