Wp Header Logo 713.png

به گزارش رکنا، اسمش آرش بود، اهل الیگودرز اما ساکن تهران.نیم ساعت مانده به پایان مرخصی‌اش، وارد مقر شد. قرار بود برای علیرضا و بچه‌ها شیرینی کارش را بیاورد. اما درست ساعت ۱۱:۴۵، همه چیز زیر و رو شد؛ همگی زیر آوار رفتند…

دوازده ساعت پر از دلهره، درد و شنیدن صداهای تلخ سپری شد.با آرامشی که از حضور بچه‌ها گرفته بود، خودش هم خیلی کمک کرد.

اول علیرضا را نجات دادند، اما در مسیر بیمارستان، گویا به شهادت رسید. بعد نوبت به آرش رسید؛ حالش خوب است، اما عملیات رهاسازی و نجات همچنان ادامه داشت…

پدرش دستمان را می‌بوسید. مانع شدیم. گفتیم ما کاری نکردیم، این لطف خدا و تلاش بی‌وقفه همه آتش‌نشانان بود…

 

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *