بازار؛ گروه استانها: زمانی که نمایشگرهای سنجش کیفیت هوا در قم عدد ۱۲۷ را به عنوان شاخص (AQI) نشان میدهند و وضعیت «ناسالم برای گروههای حساس» اعلام میشود، این تنها یک عدد نیست؛ بلکه روایتی فشرده از یک بحران خاموش و فراگیر است. روایتی از سرفههای خشک کودکان، نگرانی سالمندان در خانههای محبوس و هزینههایی که بیصدا از جیب شهروندان به حساب چرخهی معیوب سلامت و اقتصاد واریز میشود.
شهر قم، به عنوان قطب مذهبی و یکی از مراکز مهم مهاجرپذیر کشور، با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند، اما شاید هیچکدام به اندازه بحران کیفیت هوا، اینچنین مستقیم و روزمره بر زندگی تکتک شهروندان سایه نینداخته باشد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست قم با ارائه آماری دقیق، تصویری نگرانکننده از کارنامه کیفیت هوای این شهر ترسیم کرده و گفته است: قم از ابتدای سال جاری تنها ۹ روز هوای پاک را سپری کرده و در مقابل، ۲۳ روز هوای ناسالم (شامل ۱۸ روز برای گروههای حساس، ۳ روز برای همه و ۲ روز بسیار ناسالم) را پشت سر گذاشته است.
بنا بر اعلام اداره کل حفاظت محیط زیست استان قم، سیده مریم محمدی با هشدار نسبت به تداوم این وضعیت افزوده است: استمرار این روند میتواند تبعات زیستمحیطی و بهداشتی گستردهای برای شهروندان، بهویژه گروههای آسیبپذیری چون سالمندان، کودکان و بیماران تنفسی، به همراه داشته باشد.
اما پیامدهای این هشدار چیست و اقتصاد شهر زائرپذیری همچون قم چگونه از این هوای مسموم آسیب میبیند؟
کالبدشکافی هزینههای پنهان در غبار؛ از سلامت تا اقتصاد
شاید ملموسترین و مستقیمترین پیامد هوای آلوده، بر دوش نظام سلامت و جیب شهروندان سنگینی میکند. با هر روزی که شاخصها وضعیت ناسالم را نشان میدهند، بار مراجعات به اورژانسها و مطبها به دلیل تشدید بیماریهای تنفسی مانند آسم، برونشیت و عفونتهای ریوی افزایش مییابد. این وضعیت، به طور مستقیم به رشد مصرف داروهای مرتبط با آلرژی و بیماریهای قلبی-عروقی منجر میشود که هزینه آن بر دوش خانوادهها و نظام بیمه سلامت کشور تحمیل میگردد.
در شرایط بحرانیتر و در روزهای «بسیار ناسالم»، این روند با افزایش موارد بستری بیماران قلبی و ریوی به اوج خود میرسد و هزینههای گزافی را به سیستم درمانی تحمیل میکند؛ هزینههایی که در نهایت از طریق مالیات و حق بیمه، از جیب عموم مردم پرداخت میشود.
اما خسارتهای اقتصادی این بحران به بخش سلامت محدود نمیشود و ریشه بهرهوری اقتصاد شهر، یعنی نیروی کار آن، را هدف قرار میدهد. آلودگی هوا با تضعیف سرمایه انسانی، از دو مسیر به اقتصاد ضربه میزند. نخست، پدیده غیبت از کار است؛ جایی که کارمندان و کارگران به دلیل بیماری خود یا لزوم مراقبت از فرزندان و سالمندان بیمار، مجبور به گرفتن مرخصی استعلاجی میشوند و چرخهی تولید و ارائه خدمات را کند میکنند.
دوم، پدیده خاموش اما مخربترِ کمکاری در محیط کار است. در این حالت، افراد با وجود علائمی چون سردرد، خستگی و سوزش چشم در محل کار حاضر میشوند، اما به دلیل کاهش شدید تمرکز و توان جسمی، بهرهوری لازم را ندارند و خسارتی پنهان اما عظیم به بنگاههای اقتصادی وارد میکنند. در این میان، کارگران ساختمانی، کشاورزان و سایر مشاغلی که در فضای باز فعالیت میکنند، آسیبپذیرترین قشر هستند که یا با توقف کار، درآمد روزانه خود را از دست میدهند و یا با به خطر انداختن سلامتشان، خود را در معرض بیماریهای مزمن و از کار افتادگی زودرس قرار میدهند.
در شهری که اقتصاد آن وابستگی عمیقی به صنعت زیارت و گردشگری دارد، تصویر آسمانی غبارآلود و هوایی ناسالم، یک ضدتبلیغ قدرتمند محسوب میشود. زائرانی که برای کسب آرامش معنوی به قم سفر میکنند، در مواجهه با این وضعیت ممکن است مدت اقامت خود را کاهش دهند که نتیجه آن، درآمد کمتر برای هتلها، رستورانها و سایر کسبوکارهای وابسته است.
رشد جسمی و ذهنی کودکان در اثر محرومیت از بازی در فضای باز و تنفس هوای آلوده مختل میشود. سالمندان که نیازمند هوای پاک برای حفظ سلامتی شکننده خود هستند، در خانهها زندانی میشوند و این انزوا به سلامت روان آنها نیز آسیب میزند
علاوه بر این، تداوم این شرایط میتواند خانوادههای ایرانی را در انتخاب قم به عنوان مقصد سفر مردد کرده و بر وجهه بینالمللی شهر نزد زائران خارجی، به ویژه آنهایی که از کشورهای با هوای پاک میآیند، تأثیری منفی و ماندگار بگذارد.
در نهایت، فشار اقتصادی این بحران زیستمحیطی تا سطح خانوارها نیز نفوذ میکند. شهروندان برای حفاظت از خود متحمل هزینههای پیشبینینشدهای چون خرید دستگاه تصفیه هوا، ماسکهای استاندارد و افزایش هزینههای شستشو و نگهداری میشوند. این گرد و غبار فرسایشی، علاوه بر استهلاک سریعتر زیرساختها و وسایل سرمایشی، به نمای ساختمانها و حتی آثار تاریخی نیز آسیب زده و هزینههای نگهداری و مرمت شهری را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد.
بعد بهداشتی و اجتماعی؛ زخمهایی عمیقتر از ریهها
در کنار خسارات اقتصادی، تبعات انسانی این بحران بسیار دردناک است. همانطور که مدیرکل حفاظت محیط زیست قم تأکید کرده، «کودکان، سالمندان، زنان باردار و بیماران قلبی و ریوی» قربانیان اصلی این وضعیت هستند. رشد جسمی و ذهنی کودکان در اثر محرومیت از بازی در فضای باز و تنفس هوای آلوده مختل میشود. سالمندان که نیازمند هوای پاک برای حفظ سلامتی شکننده خود هستند، در خانهها زندانی میشوند و این انزوا به سلامت روان آنها نیز آسیب میزند.
این بحران، شکافهای اجتماعی را نیز عمیقتر میکند. خانوادههای متمول با خرید دستگاههای گرانقیمت تصفیه هوا و زندگی در مناطق بهتر، تا حدی خود را مصون میکنند، در حالی که اقشار کمدرآمد و حاشیهنشین که اغلب در نزدیکی کانونهای گرد و غبار یا مناطق پرتردد زندگی میکنند و یا کارگرانی که در فضای باز فعالیت میکنند در خط مقدم آسیب قرار دارند و توانایی مالی برای مقابله با آن را نیز ندارند. این بیعدالتی زیستمحیطی، میتواند به نارضایتیهای اجتماعی دامن بزند.
ریشهها و راهحلها؛ نگاهی به فراسوی مرزها و درون شهر
ریشههای آلودگی هوای قم ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است. کانونهای گرد و غبار فرامرزی از کشورهای همسایه، دریاچه نمک و تالابهای خشک شده در اطراف استان، تردد میلیونها خودروی فرسوده و غیراستاندارد و فعالیت برخی صنایع آلاینده، پازل پیچیده این بحران را تشکیل میدهند.
مقابله مؤثر با این پدیده پیچیده، نیازمند عزمی جدی و برنامهای جامع و چندلایه است که از بالاترین سطوح مدیریتی تا بطن جامعه را در بر گیرد. این راهبردها در سه سطح مکمل یکدیگر قابل تعریف هستند.
در مقیاس کلان ملی و بینالمللی، گام نخست بر عهده دستگاه دیپلماسی کشور است. پیگیری فعال دیپلماسی آب و محیط زیست با هدف مهار و کنترل کانونهای گرد و غبار فرامرزی، یک ضرورت انکارناپذیر است. همزمان در عرصه داخلی، اجرای قاطعانه و بدون اغماض طرحهای مربوط به تخصیص حقابههای زیستمحیطی برای احیای تالابهای خشکشدهای مانند دریاچه نمک، نقشی حیاتی در کاهش کانونهای ریزگرد داخلی ایفا میکند.
غبار نشسته بر شهر قم، تنها دید افقی را کاهش نداده، بلکه چشمانداز آینده سالم و توسعهیافته این شهر را نیز تیره و تار کرده است و زدودن این غبار، نیازمند اقدامی فوری، همهجانبه و مسئولانه است
این سیاستهای کلان باید با اقدامات عملی و قاطع در سطح استانی و شهری تکمیل شوند. در این سطح، راهکارهایی چون توسعه هدفمند کمربند سبز در حاشیه شهر، مدیریت یکپارچه و علمی منابع آبی، سرمایهگذاری برای نوسازی و گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی به منظور کاهش تردد خودروهای شخصی، اجرای دقیق و سختگیرانه طرحهای معاینه فنی و نظارت مستمر بر خروجی آلایندههای صنایع، ستونهای اصلی برنامه مقابله با آلودگی هوا را تشکیل میدهند.
اما در نهایت، هیچکدام از این برنامههای دولتی و زیرساختی بدون مشارکت آگاهانه شهروندان به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. سنگ بنای هر راهحل پایداری، در سطح فردی و اجتماعی نهاده میشود. این امر از طریق افزایش آگاهی عمومی نسبت به ابعاد خطرناک آلودگی هوا، ترویج فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی و کاهش سفرهای غیرضروری با خودروی شخصی و مهمتر از همه، نهادینهسازی فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی در قبال محیط زیست محقق خواهد شد.
ادامه روند فعلی و ثبت روزهای متوالی هوای ناسالم، تنها یک هشدار زیستمحیطی نیست؛ بلکه یک اعلام خطر اقتصادی و اجتماعی است. همانطور که مدیرکل حفاظت محیط زیست قم هشدار داد، «استمرار این روند میتواند تبعات زیستمحیطی و بهداشتی گستردهای داشته باشد». هزینه درمان بیماریها، کاهش بهرهوری، آسیب به صنعت گردشگری و کاهش کیفیت زندگی، بسیار سنگینتر از هزینه سرمایهگذاری برای احیای تالابها، توسعه فضای سبز و نوسازی زیرساختهاست.
مسئولان، صنایع و شهروندان باید به این درک مشترک برسند که هوای پاک یک کالای لوکس نیست، بلکه زیربنای اصلی سلامت جامعه و پویایی اقتصاد است. غبار نشسته بر شهر قم، تنها دید افقی را کاهش نداده، بلکه چشمانداز آینده سالم و توسعهیافته این شهر را نیز تیره و تار کرده است و زدودن این غبار، نیازمند اقدامی فوری، همهجانبه و مسئولانه است.
source