به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در حالی که ایران با یکی از سختترین بحرانهای آبی تاریخ معاصر خود دست و پنجه نرم میکند، شهرستان دزفول در خوزستان، با پدیدهای مواجه است که شاید در نگاه نخست، تجملی و بیضرر به نظر برسد؛ اما در واقع، یکی از چالشبرانگیزترین مصادیق تخریب منابع آب زیرزمینی کشور به شمار میرود: رشد قارچگونهی باغویلاها و چاههای آب غیرمجاز.
بر اساس برآوردهای محلی، دزفول اکنون میزبان حدود ۱۰ هزار باغویلاست؛ ویلاهایی که غالباً دارای چاههای آب هستند و اغلب بدون مجوز رسمی از دستگاههای ناظر حفر شدهاند. این چاهها برای آبیاری فضای سبز، درختان و بعضاً برای مصارف خانگی و رفاهی استفاده میشوند. اما پشت این منظرهی سبز، واقعیتی تلخ در حال شکلگیری است: تخلیهی افسارگسیختهی منابع آب زیرزمینی دزفول.
چاههایی که بیصدا میکشند
اگرچه در نگاه اول برخی از این چاهها با مجوز فعالیت میکنند، اما بخش بزرگی از آنها به صورت کاملاً غیرقانونی حفر شدهاند. نظارت ناکافی، فساد اداری و خلأهای قانونی باعث شدهاند که بسیاری از این ویلاها بتوانند بدون برخورد قانونی، به سفرههای آب زیرزمینی متصل شوند و در طول سال حجم عظیمی از آب را استخراج کنند.
در حالی که ایران با خشکسالیهای پیدرپی، کاهش بارندگی، و تغییرات اقلیمی گسترده روبهروست، برداشت بیرویه از چاههای غیرمجاز در دزفول، تهدید مستقیمی برای منابع آبی این منطقه ایجاد کرده است. سطح آب زیرزمینی به طور محسوس کاهش یافته و خطر نشست زمین، بیابانزایی، و فروچالهها بیش از هر زمان دیگری منطقه را تهدید میکند.
آبیاری اشرافی، تشنگی عمومی
باغویلاهایی که با منابع مالی کلان ساخته شدهاند، اغلب با طراحیهای فضای سبز گسترده، چمنکاریها، استخرها و سیستمهای آبیاری مداوم، مصرف آبی در حد یک واحد کشاورزی متوسط دارند. این در حالی است که کشاورزان محلی و ساکنان دزفول در فصلهای گرم سال با کمآبی شدید مواجه میشوند. بسیاری از روستاهای اطراف با تانکر آبرسانی میشوند، اما در چند کیلومتری آنها، ویلاهایی وجود دارند که درختان تزئینیشان با آب چاه سیراب میشوند.
آلودگی، بحران دوم
از سوی دیگر، حفر چاههای غیرمجاز بدون رعایت اصول فنی، خطرات زیستمحیطی زیادی به همراه دارد. نفوذ فاضلاب خانگی، پساب استخرها و مواد شیمیایی به داخل منابع آب زیرزمینی، کیفیت آب را تهدید کرده و ممکن است سلامت عمومی را به خطر بیندازد. در غیاب هرگونه نظارت بر کیفیت آب این چاهها، شناسایی این آلودگیها به موقع انجام نمیشود.
گرچه مسئولان محلی بارها بر ضرورت ساماندهی وضعیت چاهها و باغویلاها تأکید کردهاند، اما تاکنون اقدام مؤثری برای شناسایی و مسدودسازی چاههای غیرمجاز انجام نشده است. برخی کارشناسان منابع طبیعی و آب منطقهای، خواستار تعیین تکلیف سریع چاههای فاقد مجوز، اعمال جریمه، و انسداد فیزیکی آنها هستند، اما برخوردهای سلبی بدون راهحلهای جایگزین تاکنون چندان نتیجهبخش نبوده است.
کافی اما متوقفشده
در جلسات کارشناسی مختلف، مواردی چون صدور مجوزهای محدود و هدفمند برای چاهها، الزام به استفاده از سیستمهای آبیاری قطرهای، نصب کنتور هوشمند، و وضع مالیات سنگین بر مصرف مازاد مطرح شدهاند. با این حال، به دلیل نبود عزم سیاسی، ضعف در اجرای قانون، و مقاومت برخی صاحبان باغویلاها، این پیشنهادها عمدتاً در حد حرف باقی ماندهاند.
بحران ملی از دل لوکسنشینی محلی
دزفول نمونهای کوچک از بحران گستردهتر ایران در حوزه آب است. پدیدهای که از تجمیع همین باغویلاها، چاههای غیرمجاز، پروژههای غیرپایدار و توسعهی ناپایدار شهری شکل گرفته و اکنون کل سفرههای آبی کشور را به نقطهی خطرناک رسانده است. اگر امروز چارهاندیشی نشود، فردا دیگر نه فقط درختان تزئینی باغویلاها، بلکه زندگی روزمرهی مردم در شهرها و روستاها نیز با بیآبی کامل مواجه خواهد شد.
سؤال اصلی دیگر این نیست که چقدر چاه داریم، بلکه این است که چقدر آب باقی مانده است؟
source