
«هجمه رسایی و تندروها علیه پزشکیان در شرایطی است که همین آقایان به بهانه تهدید دشمن خارجی و شرایط جنگی علیه جمهوری اسلامی دهان منتقدان وضع موجود و آمریت و عاملان آن را بسته و هر انتقاد و اعتراض و تحلیل آینده معطوف به ادامه وضع موجود را چه در داخل و در سطح مناسبات خارجی همزمان هولناک و نابودکننده ارزیابی میکنند.»
ابوالفضل نجیب طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بیان واقعیتهای غیرقابل انکار و بحرانهای همهجانبه از سوی پزشکیان که بر اتفاقات قابل پیشبینی و تا تهدید موجودیت جمهوری اسلامی تاکید دارد، واکنشهای قابل پیشبینی به همراه داشت. واکنش کیهان اگرچه قابل انتظار اما در مقایسه با اظهارات حمید رسایی غیرقابل پیشبینی و غافلگیرکننده بود. حمید رسایی که با پایینترین رای ممکن به مجلس ورود کرده در یک اظهارنظر عجیب گفته؛ پزشکیان مدام به دشمنان پاس گل میدهد و باید تعویض شود.
صرفنظر از نفس این اظهارنظر که نشان از خودبزرگبینی و توهمات ویژه ایشان دارد، آنچه بیشتر جلبتوجه میکند دایره واژگانی است که علاوه بر لحن تحکمی، از تعمد در تنزل دادن ریاست قوه مجریه و دومین مقام رسمی به قطعهای قابل تعویض از یک دستگاه مکانیکی حکایت دارد. این نگاه بیش از هر چیز تداعیکننده و موید نگاه ابزاری به بالاترین مقام اجرایی کشور است. نگاهی که حتی نازلتر از تعبیر تدارکاتچی برای ریاستجمهوری و توهینی آشکار نه تنها به شأن ریاستجمهوری که به آرای مردم است.
آنچه این روزها حمید رسایی و همفکران او و در بحرانیترین شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی و محاصره و تهدیدهای بالفعل و بالقوه خارجی جمهوری اسلامی دنبال و اعمال میکنند، در خوشبینانهترین حکم همان پاس گلی را دارد که رسایی مدعی است پزشکیان به دشمنان ایران میدهد.
هجمه رسایی و تندروها علیه پزشکیان در شرایطی است که همین آقایان به بهانه تهدید دشمن خارجی و شرایط جنگی علیه جمهوری اسلامی دهان منتقدان وضع موجود و آمریت و عاملان آن را بسته و هر انتقاد و اعتراض و تحلیل آینده معطوف به ادامه وضع موجود را چه در داخل و در سطح مناسبات خارجی همزمان هولناک و نابودکننده ارزیابی میکنند. معلوم نیست رویکرد یک بام و دو هوایی که از یکسو کوچکترین انتقاد به مسببان وضع موجود را بر نمیتابد و به بهانه جامعه رسانهای را دچار انسداد نموده و همزمان خط هجمه و حذف و تهدید جانی و… بالاترین مقام اجرایی کشور را در بحرانیترین شرایط دنبال میکنند، جز پاس گل دادن که هیچ همکاری و همسویی خزنده و آشکار با خط سرنگونی نظام به چه چیز میتوان تعبیر کرد.
کیست نداند کسانی که امروز برای مردم دایه مهربانتر از مادر شده و بابت کمبودها و گرانی و بحران برق و آب و… اشک تمساح میریزند، خود در صف مقدم متهمان وضع موجود هستند. این رویکرد دست پیش گرفتن و… سالهاست به عصای دست این جماعت تبدیل شده، حتی در شرایطی که عملکرد و شوری دولتهای قبله حاجات این جماعت فغان آشپز را نیز درآورده بود. آنچه امروز این جماعت بر سر دولت میآورند، بیگمان اگر معادله معکوس بود و با قبله حاجات آنها میشد، گمان نکنم این جماعت به کمتر از دادگاه صحرایی رضایت میدادند.
source