زهرا ترابی؛ تحلیل بازار: بازار ارز ایران این روزها به شدت ملتهب است و دلار بار دیگر از مرز ۱۰۰ هزار تومان عبور کرده است؛ اتفاقی که نگرانیهای زیادی را برای شهروندان و فعالان اقتصادی به همراه داشته است. فعالسازی مکانیسم ماشه در عرصه بینالملل و تشدید فشارهای تحریمی، یکی از دلایل اصلی این افزایش نرخ ارز اعلام میشود، اما واقعیت این است که مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی، بازار دلار و طلا را تحت فشار خود قرار دادهاند.
با فعالسازی مکانیسم ماشه و شرایط پیچیده اقتصادی ایران، بازار ارز و طلا در وضعیت شکنندهای قرار دارد. بانک مرکزی، هرچند ابزارهایی در اختیار دارد، اما محدودیتها، عدم اعتماد عمومی و فشارهای خارجی باعث شده است نتواند کنترل کامل بازار را در دست بگیرد. ظاهرا تنها راه خروج از این بحران، ترکیبی از شفافیت سیاستها، مدیریت نقدینگی، مقابله با سفتهبازی و هماهنگی میان نهادهای اقتصادی است. در غیر این صورت، نوسانات ارزی همچنان ادامه خواهد داشت و فشار بر اقتصاد و معیشت مردم افزایش مییابد.
به گفته کارشناسان اقتصادی، انتظارات تورمی، نوسانات بازار جهانی، کسری بودجه دولت و بیثباتی سیاستهای اقتصادی، همه دست به دست هم دادهاند تا قیمت دلار و طلا هر روز بالاتر برود. اما سوال اینجاست که بانک مرکزی، بهعنوان متولی اصلی سیاست پولی و کنترل نرخ ارز، چرا نمیتواند بازار را آرام کند؟
بانک مرکزی ایران در سالهای اخیر همواره با چالشهای زیادی مواجه بوده است. این نهاد که مسئولیت اصلی آن حفظ ثبات پول ملی و جلوگیری از نوسانات شدید قیمت ارز است، گاهی خود به یکی از عوامل تشدیدکننده نوسانات بدل شده است. کارشناسان اعتقاد دارند بخشی از مشکلات فعلی به سیاستهای ناپیوسته و تصمیمگیریهای کوتاهمدت بانک مرکزی باز میگردد.
کارشناسان براین باورند: بانک مرکزی ابزارهای لازم برای کنترل بازار را دارد، اما استفاده از آنها نیازمند شفافیت، اعتماد عمومی و سیاستهای هماهنگ با سایر بخشهای اقتصادی است. وقتی مردم نسبت به ثبات اقتصاد بیاعتماد هستند، حتی تزریق ارز از سوی بانک مرکزی هم نمیتواند جلو رشد قیمتها را بگیرد.
در ادامه این گزارش باید به نکته هایی که کارشناسان اقتصادی در این چندسال اخیر درباره دشورای و پیچیدگی بازار طلا و ارز گفتند اشاره کنم؛
۱. اعتماد پایین به سیاستهای اقتصادی؛ مردم به سیاستهای اقتصادی دولت و بانک مرکزی اعتماد ندارند، بنابراین هر خبر منفی باعث افزایش تقاضای دلار میشود.
۲. نوسانات جهانی و تحریمها؛ فشارهای بینالمللی و کاهش فروش نفت، نقدینگی ارزی کشور را محدود کرده و بانک مرکزی را در کنترل بازار دچار مشکل میکند.
۳. فساد و رانت در بازارها؛ برخی کارشناسان میگویند سوداگران و دلالان با بهرهبرداری از شرایط تحریمی، قیمتها را به شکل مصنوعی بالا نگه میدارند. ذیفعان بزرگ در سپهر اقتصادی ایران که عمدتا بخش خصوصی نیستند، بزرگترین بزنده این بازی هستند و بزرگترین بازنده این بازی هم خواسته یا ناخواسته دولت و شرکت های دولتی و غیر دولتی هستند.
۴. ابزارهای محدود سیاستی؛ بانک مرکزی ایران برخلاف برخی کشورها، ابزارهای متنوعی برای مقابله با سفتهبازی و نوسانات لحظهای ندارد یا از آنها به صورت محدود استفاده میکند.
در نتیجه، هر بار که اخبار منفی منتشر میشود، دلار و طلا سریعاً واکنش نشان میدهند و بانک مرکزی در عمل، کنترل کامل بازار را از دست میدهد. با توجه به وضعیت فعلی، کارشناسان اقتصادی چند راهکار کوتاهمدت و میانمدت برای کنترل بازار ارز ارائه میدهند:
*تقویت اعتماد عمومی؛ یکی از مهمترین راهکارها، افزایش شفافیت و اطلاعرسانی درست از سیاستهای اقتصادی است. مردم باید بدانند که تصمیمات اقتصادی با هدف ثبات قیمتها اتخاذ میشود. نه این که پیش بینی چند بلاگر در خصوص دلار 150 هزار تومانی ورد زبان مردم شود. همین از دست رفتن مرجعیت خبر از سوی بانک مرکزی به عنوان اصلی ترین و تنها ترین نهاد حفظ ارزش پول ملی یکی از مهمترین کم کاریی های بانک مرکزی و به خصوص روابط عمومی این نهاد است. به عنوان مثال همین چند رو پیش چگونه یک فعال اقتصادی با سابقه کیفری به خاطر 13 کیلو طلا به این نهاد انتقاد تند کرد و ورق افکار عمومی را به نفع خود تمام کرد!
*کنترل نقدینگی؛ کاهش رشد نقدینگی و مدیریت صحیح تورم میتواند فشار بر بازار ارز را کاهش دهد. پرهیز از تکنیک های شکست خورده و تکراری بانک مرکزی نباید تکرار شود. به عنوان مثال حراجی سکه طلا با توجه به سوابق آن دقیقا به معنای نشان دادن چراغ سبز به بازار برای تضعیف ارزش پول ملی و به نوعی پر کردن خزانه در نزد افکار عمومی تلقی میشود که این نیز حاصل کم کاری بانک مرکزی در حوزه عملیات روانی و بی توجهی به آثار تکراری این دست اقدامات در کنترل نقدینگی است.
*مداخله هدفمند بانک مرکزی؛ تزریق ارز به بازار به شکل مستقیم و هدفمند، همراه با نظارت دقیق، میتواند جلوی نوسانات لحظهای را بگیرد.
*مقابله با سفتهبازی؛ نظارت و محدود کردن فعالیتهای دلالان و سوداگران در بازار ارز و طلا، یکی از ضروریات است.
*هماهنگی با دولت و سایر نهادها؛ سیاستهای ارزی تنها با همکاری سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و سایر نهادهای مرتبط اثرگذار خواهند بود.
از یاد نبریم که افزایش قیمت دلار و طلا تنها بازار ارز را تحت تأثیر قرار نمیدهد؛ بلکه به طور مستقیم بر قیمت کالاهای اساسی، مسکن، خودرو و حتی هزینههای تولید و واردات اثر میگذارد. این وضعیت باعث افزایش فشار اقتصادی بر خانوارها و کاهش قدرت خرید مردم میشود. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه روند فعلی میتواند به کاهش سرمایهگذاری، افزایش فرار سرمایه و تشدید رکود اقتصادی منجر شود. به عبارت دیگر، نوسانات ارزی نه تنها مسئلهای برای بازار ارز، بلکه تهدیدی برای کل اقتصاد کشور است.
source