Wp Header Logo 1764.png

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، وقتی از آب حرف می‌زنیم، از چیزی می‌گوییم که دیگر وجود ندارد. از واژه‌ای که معنایش را در سرزمینی خشک و ترک‌خورده از دست داده است. ایران، این پهنه کهن، حالا در آستانه‌ی نیستیِ مطلق ایستاده است. وقتی که دیگر آبی برای نوشیدن، کشاورزی، صنعت، و حتی زنده‌ماندن نیست، آیا هنوز باید نگران قیمت دلار باشیم؟

یک کشور در حال فروپاشی

عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی، پیشتر هشدار داده بود که “کشور در حال نابودی است.” امروز دیگر این یک هشدار نیست؛ واقعیت است. منابع آبی کشور به نقطه‌ای رسیده که تا سال ۱۴۲۰، کشاورزی در ایران نابود خواهد شد. اما آیا هنوز کسی این فاجعه را درک کرده است؟

تهران، این کلان‌شهر ۱۴ میلیونی، هر روز چند میلی‌متر بیشتر در زمین فرو می‌رود. خیابان‌ها، ساختمان‌ها و خانه‌هایی که مردم در آن‌ها زندگی می‌کنند، به‌زودی بلعیده خواهند شد. پایتختِ یک کشور وقتی که زیر پایش خالی شود، دیگر هیچ امنیتی نخواهد داشت. بحران آب، جنگ داخلی را از یک احتمال دور به یک تهدید قریب‌الوقوع تبدیل کرده است.

زخم‌های بی‌درمان ایران خشک

بیش از بیست سال است که ایران در شرایط خشکسالی قرار دارد. کاهش ۳۷ درصدی بارش‌ها نسبت به میانگین بلندمدت، سدهایی که یکی پس از دیگری به “موزه‌های بتنی” تبدیل می‌شوند و آب‌های زیرزمینی که دیگر توان ترمیم خود را ندارند، نشان می‌دهند که دیگر راه برگشتی نیست. به گفته کارشناسان، دیگر حتی بارش‌های شدید و غیرمترقبه نیز نمی‌توانند چاله‌ی عظیمی را که در بستر آبی ایران شکل گرفته، پر کنند.

کابوس تابستان ۱۴۰۴

سخنگوی صنعت آب کشور هشدار داده است که عبور از تابستان ۱۴۰۴ بدون قطعی‌های گسترده و بحران‌های اجتماعی تقریباً غیرممکن است. این یعنی جنگ برای بقا در حال آغاز شدن است. وقتی که استان‌هایی مانند هرمزگان، سیستان‌وبلوچستان، خوزستان و کهگیلویه‌وبویراحمد بیش از ۵۰ درصد کاهش بارش را تجربه کرده‌اند، این یعنی دیگر در این سرزمین، “کمبود” آب مطرح نیست، بلکه “نبود” آن مسئله‌ی اصلی است.

توهم خودکفایی؛ جنایت علیه سرزمین

در چنین شرایطی، دولت همچنان از صادرات محصولات آب‌بر حمایت می‌کند. کشت برنج در استان‌هایی که حتی برای آشامیدن هم آب ندارند، ادامه دارد. منابع آبی برای کاشت محصولاتی مصرف می‌شود که کیلویی چند دلار فروخته می‌شوند، درحالی‌که هیچ‌کس حساب نمی‌کند که یک کیلو هندوانه، هزاران لیتر از منابع آب زیرزمینی را نابود می‌کند. کشور درگیر یک توهم خودکفایی است، درحالی‌که به‌سوی خودویرانی پیش می‌رود.

آبی نیست، پس نگران بقا باشید!

آب دیگر یک مسئله زیست‌محیطی نیست. دیگر یک مسئله‌ی اقتصادی هم نیست. این یک مسئله‌ی حیاتی است. این یعنی ایران در حال مرگ است. مردمی که هنوز اخبار را با نگرانی از قیمت دلار و تورم دنبال می‌کنند، نمی‌دانند که وقتی آبی نباشد، پول هم دیگر معنایی نخواهد داشت. گران شدن نان مهم نیست، وقتی که دیگر آبی برای پختن آن وجود ندارد. گران شدن بنزین بی‌معنی است، وقتی که دیگر جاده‌ها به‌جای آسفالت، ترک‌های عظیم زمین‌شناسی خواهند داشت.

آینده ایران را نه بحران اقتصادی، نه تحریم، و نه جنگ خارجی نابود خواهد کرد؛ بلکه تشنگی، بی‌آبی و فروپاشی سرزمینی آن را به پایان خواهد رساند. این یک هشدار نیست. این یک حقیقت است که از سال‌ها پیش آغاز شده، اما ما هنوز در توهم زندگی می‌کنیم

 

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *