Wp Header Logo 379.png

به گزارش رکنا، مریم، زنی جوان از اهواز، اکنون نزدیک به دو سال است که در زندان سپیدار به سر می‌برد؛ اما این حبس، برای او دومین زندان زندگی‌اش است. زندان اول، اتاقی فلزی و پر از فضله و کرم بود که شش سال به همراه دختر کوچکش در آن حبس بود، زندانی در پشت‌بام یک خانه در اهواز؛ جایی که پرندگان در قفس‌های‌شان آزادتر از او بودند.

زندگی‌ای که به قیمتی معامله شد

مریم از خانواده‌ای آسیب‌دیده آمده است. در نوجوانی به ازدواج اول تن داد و حاصل آن سه فرزند بود. بعد از طلاق، با مرد دیگری ازدواج کرد که خود درگیر جرائم و فعالیت‌های خلافکارانه بود. زمانی که همراه خانواده همسر اولش به دلیل جرایم مواد مخدر دستگیر شد، مسیر زندگی‌اش برای همیشه تغییر کرد.

پدر مریم برای آزادی او از زندان، به جای وثیقه، دخترش را به دوستش واگذار کرد. مردی که او را ربود، همراه با دختر خردسالش، و در اتاقی قفل‌شده حبس کرد. «او گفت پدرت تو را به من داده، و دیگر حق هیچ حرفی نداری».

شش سال شکنجه در پشت‌بام

آنچه طی شش سال بعد رخ داد، چیزی فراتر از تصور است: مریم و دخترش در قفس کبوتران روی پشت‌بام خانه نگهداری می‌شدند. درهای اتاق قفل بود، دیوارها با میله‌های جوش‌خورده، و تنها ارتباط آنها با بیرون، دریچه‌ای کوچک کنار کولر بود. در این اتاق متعفن، آنها بارها مورد آزار جنسی، شکنجه‌های فیزیکی، و رفتارهای تحقیرآمیز قرار گرفتند. حتی همسر مرد نیز در این آزارها نقش فعالی داشت.

مریم بارها تلاش به فرار کرد، اما هر بار دوباره او را بازمی‌گرداندند و مجازات می‌کردند. یک بار در دوران کرونا، هنگامی‌که قفل‌ها از یادشان رفت بسته شود، توانستند شبانه فرار کنند. اما این رهایی هم دوام نیاورد.

فرار، بازگشت، و پایان دوباره در قفس

بعد از اولین فرار، مریم توانست برای دخترش شناسنامه بگیرد، او را به مدرسه بفرستد و زندگی تازه‌ای در اصفهان شروع کند. ازدواج دوباره کرد و صاحب پسری شد. اما وقتی برای فروش وام ازدواج به اهواز بازگشت، بار دیگر همان مرد و همسرش، او را در خیابان ربودند. این‌بار حتی فرزند خردسالش را هم در خیابان رها کردند. مریم باز به همان قفس قبلی بازگردانده شد.

در این دوره، آسیب‌ها شدیدتر شد؛ تا جایی که در یکی از فرارها از پشت‌بام به کوچه پرید و هر دو پایش شکست. به جای درمان، او را در همان خانه گچ گرفتند. یکی از پاهایش به‌دلیل جوش‌خوردن نادرست، بعدها در زندان با پلاتین درمان شد. پای دیگر هنوز نیاز به عمل جراحی دارد.

فرار نهایی و بازداشت به اتهام قتل

آخرین فرار مریم به کمک یکی از بستگان مرد آزارگر ممکن شد. با برنامه‌ریزی دقیق، فیوز دوربین‌ها و برق خانه قطع و قفل‌ها باز شد. مریم از خانه گریخت. اما چندی بعد، مرد آزارگر با شلیک گلوله کشته شد. به گفته وکیل مریم، نقش او در این قتل هیچ‌گاه اثبات نشده است؛ با این حال، به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد.

در حال حاضر، همه متهمان دیگر با وثیقه آزاد شده‌اند، اما مریم به‌دلیل نداشتن وثیقه مالی، همچنان در زندان است. دادگاه برای ادامه بررسی، دستور تحقیقات گسترده‌تری صادر کرده و به نقص پرونده ایراد گرفته است.

اظهارات وکیل مریم

امین ریاحی، وکیل مریم، ضمن تأیید جزئیات پرونده می‌گوید: «موکل من قربانی خشونت سیستماتیک و سوء‌استفاده جنسی بوده است. تمام شواهد حکایت از آن دارد که سال‌ها در خانه آن مرد زندانی بوده و بارها مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته است. اکنون، بدون سندی روشن از نقش او در قتل، در زندان است. سایر متهمان منکر هرگونه دخالت در قتل شده‌اند، درحالی‌که شواهد علیه آنها قوی‌تر است».

زنان بی‌پناه، قربانیان چندباره

ماجرای مریم، تنها روایت تلخی از چرخه بی‌پایان خشونت علیه زنان در شرایط فقر، بی‌پناهی و ضعف ساختارهای حمایتی است. قربانی تجاوز و شکنجه، حالا متهم به قتل است و پشت میله‌های زندان، بی‌دفاع مانده. از پس هر قفسی، قفسی دیگر…

source

morqehaq.ir

توسط morqehaq.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *