بازار؛ گروه صنعت: صنعت زغالسنگ ایران با وجود برخورداری از ذخایر غنی، موقعیت جغرافیایی استراتژیک و کیفیت مناسب مواد اولیه، تاکنون نتوانسته جایگاه قابل قبولی در بازار جهانی به دست آورد. این ناکامی ریشه در مجموعهای از چالشهای ساختاری، فنی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی دارد که مانع از بالفعل شدن ظرفیتهای بالقوه این صنعت شدهاند. در سطح فنی، بسیاری از معادن زغالسنگ کشور با تجهیزات فرسوده و غیرمکانیزه فعالیت میکنند. این وضعیت منجر به کاهش بهرهوری، افزایش هزینههای تولید و کاهش ایمنی در محیطهای کاری شده است. فرآوری زغالسنگ نیز عمدتاً با روشهای سنتی انجام میشود که نهتنها کیفیت محصول نهایی را کاهش میدهد، بلکه باعث افزایش ضایعات و عدم انطباق با استانداردهای بینالمللی میشود. در نتیجه، محصولات تولیدی اغلب فاقد گواهینامههای لازم برای ورود به بازارهای پیشرفته هستند.
شرکت ذوبآهن اصفهان، بهعنوان تنها مصرفکننده عمده زغالسنگ ککشو، ریسک بازار را بهشدت افزایش داده است. زیانده بودن این شرکت در سالهای اخیر تأثیرات عمیقی بر صنعت زغالسنگ داشته و باعث کاهش تقاضا، افت فروش و تضعیف قدرت چانهزنی شرکتهای تولیدکننده شده است
از سوی دیگر، تمرکز مصرف زغالسنگ در ایران بر شرکت ذوبآهن اصفهان، بهعنوان تنها مصرفکننده عمده زغالسنگ ککشو، ریسک بازار را بهشدت افزایش داده است. زیانده بودن این شرکت در سالهای اخیر تأثیرات عمیقی بر صنعت زغالسنگ داشته و باعث کاهش تقاضا، افت فروش و تضعیف قدرت چانهزنی شرکتهای تولیدکننده شده است. کاهش تولید و فروش شرکتهای زغالسنگی بهطور میانگین به حدود ۱۶ تا ۱۸ درصد رسیده که عمدتاً ناشی از افت تقاضای ذوبآهن بوده است. همچنین، تأخیر در پرداختها از سوی این شرکت فشار مالی مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده و حاشیه سود صنعت را از حدود ۳۰ درصد در سالهای گذشته به ۱۹ درصد در سال ۱۴۰4 کاهش داده است. نبود چشمانداز روشن برای فروش و تداوم وابستگی به یک مشتری، مانع از برنامهریزی بلندمدت و پایدار در این صنعت شده است.
هزینه بالای انتقال زغالسنگ به بنادر صادراتی
مشکلات لجستیکی نیز مزید بر علت شدهاند. نبود زیرساختهای مناسب حملونقل، بهویژه خطوط ریلی و جادهای برای انتقال زغالسنگ به بنادر صادراتی، هزینههای لجستیکی را افزایش داده است. بنادر ایران نیز فاقد تجهیزات تخصصی برای بارگیری زغالسنگ هستند که باعث کاهش سرعت و کیفیت صادرات میشود. این ضعف زیرساختی، توان رقابت با کشورهای صادرکننده بزرگی مانند استرالیا، اندونزی و روسیه را بهشدت محدود کرده است. تحریمهای بانکی و مالی، امکان نقلوانتقال پول و تعامل با مشتریان خارجی را بهشدت محدود کرده و صادرات را پرهزینه و پرریسک ساخته است. همچنین، شرکتهای ایرانی فاقد برند معتبر و شبکه توزیع جهانی هستند و نمیتوانند در بازارهای بینالمللی جایگاه رقابتی کسب کنند. این محدودیتها، علاوه بر کاهش صادرات، مانع از انتقال فناوریهای نوین به کشور نیز شدهاند.
نوسانات اقتصادی داخلی، از جمله تورم بالا، افزایش هزینههای انرژی و نوسانات نرخ ارز، فشار مضاعفی بر معادن وارد کردهاند. این عوامل هزینههای سرمایهگذاری و واردات تجهیزات را افزایش داده و بر توان رقابتپذیری شرکتها تأثیر منفی گذاشتهاند. در کنار این مسائل، نگرانیهای زیستمحیطی درباره آلودگی هوا و منابع آبی در اطراف معادن، و چالشهای ایمنی و سلامت کارگران در معادن زیرزمینی، از موانع اجتماعی و زیستمحیطی توسعه این صنعت به شمار میروند. در سطح جهانی نیز تغییر سیاستهای انرژی و افزایش حساسیت به مسائل زیستمحیطی، بازار زغالسنگ را محدودتر کرده است. بسیاری از کشورها بهدنبال کاهش مصرف سوختهای فسیلی هستند و زغالسنگ ایران، بهدلیل نبود فرآیندهای پاکسازی و کنترل آلایندهها، نمیتواند وارد بازارهای حساس مانند اروپا شود.
بیژن پناهی زاده افزایش تقاضای صنایع فولاد برای زغالسنگ متالورژیک، بهویژه با توسعه طرحهای فولادی، فرصت مناسبی برای تثبیت بازار داخلی فراهم می کند. همچنین موقعیت جغرافیایی ایران و نزدیکی به بازارهای مصرف در خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، امکان تبدیل کشور به هاب منطقهای برای فرآوری و صادرات زغالسنگ را فراهم میکند
بیژن پناهی زاده عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در گفتگو با بازار گفت:با این حال، تحولات ژئوپلیتیکی اخیر و افزایش قیمت نفت و گاز میتواند بهطور غیرمستقیم بر صنعت زغالسنگ ایران تأثیرگذار باشد. در شرایط افزایش قیمت گاز طبیعی، برخی کشورها بهویژه در آسیا، به زغالسنگ روی میآورند تا هزینههای انرژی را کنترل کنند. این روند میتواند تقاضای جهانی برای زغالسنگ حرارتی و ککشو را افزایش دهد و فرصتهایی برای صادرات ایران به بازارهای منطقهای فراهم کند. همچنین، فناوریهایی مانند گازسازی زیرزمینی زغالسنگ (UCG) میتوانند در شرایط افزایش قیمت گاز، مزیت رقابتی ایجاد کنند و زغالسنگ را به منبعی جایگزین در سبد انرژی کشور تبدیل کند.
وی ادامه داد: افزایش تقاضای صنایع فولاد برای زغالسنگ متالورژیک، بهویژه با توسعه طرحهای فولادی، فرصت مناسبی برای تثبیت بازار داخلی فراهم می کند. موقعیت جغرافیایی ایران و نزدیکی به بازارهای مصرف در خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، امکان تبدیل کشور به هاب منطقهای برای فرآوری و صادرات زغالسنگ را فراهم میکند. توسعه معادن زغالسنگ در استانهایی مانند خراسان جنوبی و کرمان نیز میتواند به اشتغالزایی و توسعه منطقهای کمک کند.
وی افزود: با وجود این فرصتها، صنعت زغالسنگ ایران برای عبور از وضعیت فعلی و دستیابی به جایگاهی شایسته در بازار جهانی، نیازمند یک برنامهریزی راهبردی و جامع است. نوسازی و مکانیزهسازی معادن، ارتقای کیفیت محصولات و اخذ گواهینامههای بینالمللی، توسعه زیرساختهای حملونقل و تجهیز بنادر تخصصی، تنوعبخشی به بازارهای مصرف داخلی و صادراتی، اصلاح ساختار قیمتگذاری و ایجاد سازوکارهای شفاف، و توسعه نیروگاههای زغالسنگسوز و صنایع وابسته از جمله اقداماتی هستند که میتوانند مسیر تحول این صنعت را هموار کنند.
پناهی زاده تاکید کرد: موفقیت صنعت زغالسنگ ایران در گروی عبور از وابستگی تکمشتری، ارتقاء فناوری، توسعه زیرساختها و تعامل فعال با بازارهای جهانی است. بدون این اصلاحات ساختاری، این صنعت نهتنها در بازار جهانی جایگاهی نخواهد یافت، بلکه در تأمین نیازهای داخلی نیز با بحرانهای فزاینده مواجه خواهد شد. در عین حال، تحولات ژئوپلیتیکی اخیر میتواند بهعنوان یک فرصت تاریخی برای بازتعریف نقش زغالسنگ در سبد انرژی کشور و تقویت جایگاه آن در بازارهای منطقهای مورد استفاده قرار گیرد.
فرصت ها و تهدیدهای زغالسنگ ایران
بهرهبرداری مؤثر از فرصتهای ناشی از تحولات ژئوپلیتیکی و افزایش تقاضای جهانی صنعت زغالسنگ ایران به چند محور کلیدی نیاز دارد؛ ابتدا ضروری است که وابستگی ساختاری صنعت به یک مصرفکننده عمده، یعنی شرکت ذوبآهن اصفهان، کاهش یابد. این وابستگی نهتنها ریسک بازار را افزایش داده، بلکه مانع از شکلگیری رقابت سالم و توسعه بازارهای جدید شده است. ایجاد تنوع در مشتریان داخلی، از طریق توسعه صنایع پاییندستی مانند کارخانههای فروآلیاژ، نیروگاههای زغالسنگسوز و واحدهای تولید کربن فعال، میتواند به پایداری تقاضا و کاهش نوسانات بازار کمک کند.
همچنین توسعه صادرات هدفمند به کشورهای همسایه و منطقهای باید در اولویت قرار گیرد. با توجه به افزایش قیمت گاز در بازارهای منطقهای و محدودیتهای زیرساختی برخی کشورها، زغالسنگ ایران میتواند بهعنوان یک منبع جایگزین مقرونبهصرفه مطرح شود. برای تحقق این هدف، لازم است زیرساختهای حملونقل ریلی و جادهای به بنادر جنوبی و شرقی کشور تقویت شده و پایانههای تخصصی صادرات زغالسنگ در بنادر چابهار، شهید رجایی و بندرعباس تجهیز شوند. ارتقاء فناوری استخراج و فرآوری زغالسنگ از طریق جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، بهویژه در قالب مشارکتهای عمومی-خصوصی (PPP)، نیز باید بهطور جدی دنبال شود. استفاده از فناوریهای نوین مانند استخراج مکانیزه، سیستمهای تهویه هوشمند، فرآوری خشک و کنترل آلایندهها، نهتنها بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه امکان ورود به بازارهای حساس زیستمحیطی را نیز فراهم میسازد.
در نهایت در سطح سیاستگذاری، باید چارچوبهای حمایتی برای سرمایهگذاران در این صنعت بازنگری شود. اصلاح نظام قیمتگذاری زغالسنگ، ایجاد مشوقهای مالیاتی برای نوسازی معادن، تسهیل دسترسی به تسهیلات بانکی و کاهش موانع صادراتی، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند فضای کسبوکار را بهبود بخشند. در حوزه دیپلماسی اقتصادی، باید از ظرفیتهای منطقهای برای توسعه بازارهای صادراتی بهرهبرداری شود. انعقاد توافقنامههای تجاری دوجانبه با کشورهای هدف، ایجاد دفاتر بازاریابی در کشورهای همسایه، و مشارکت در نمایشگاههای بینالمللی تخصصی، میتواند به ارتقاء برند زغالسنگ ایران و افزایش سهم آن در بازار جهانی کمک کند.
source